تفکر سیستمی چیست و چگونه می‌توان از آن در سازمان بهره برد؟

سیستم‌ها به هر شکلی که باشند از اجزای مختلفی تشکیل شده‌اند و ما باید بتوانیم تعاملی قابل درک بین این اجزا ایجاد کنیم تا بتوانیم آن را به سمت اهدافمان هدایت کنیم. این کار در ظاهر کار ساده‌ای باشد اما نیازمند یک استراتژی اصولی و یک تفکر کلی‌نگر است. راه‌حلی که تفکر سیستمی به سازمان‌ها ارائه می‌کند، باعث می‌شود که آنها بتوانند با درک یکپارچگی و کلیت سیستم، تعامل دقیقی بین اجزای آن ایجاد شود. بر خلاف خیلی از روش‌ها که به‌دنبال کنکاش در جزئیات هستند، تفکر سیستمی از شما می‌خواهد که کلیات را مورد توجه قرار دهید تا درک و پذیرش پیچیدگی‌ها برای شما راحت‌تر باشد. اگر تعریف ساده‌ای از تفکر سیستمی داشته باشید، قطعا می‌توانید مسیر هموارتری برای پیشرفت سیستم سازمانی ایجاد کنید. ما در این مقاله از ایریسا مگ قصد داریم که شما را با ماهیت تفکر سیستمی و ویژگی‌های آن بهتر آشنا کرده و نحوه استفاده از آن در سازمان‌ها را به شما آموزش دهیم.

در این مقاله به بررسی موضوعات زیر می‌پردازیم:

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی به معنی توجه به کلیات سیستم جهت درک کامل تعامل و تاثیرات اجزا بر روی هم است. تفکر سیستمی مجموعه‌ای از سازمان‌ها را در دل یک محیط بزرگ در نظر می‌گیرد که هر کدام شامل ورودی، خروجی بازخورد است. داشتن تفکر سیستمی برای مدیران سازمان‌ها بسیار مهم است تا به کمک آن بتوانند ارتباط بین ساختار، الگوها را مورد بررسی قرار دهند.
با وجود این‌که تفکر سیستمی روی کلیات تمرکز دارد، اما این به معنی آن نیست که اجزا و جزئیات را نادیده می‌گیرد، بلکه اجزای منفرد در سیستم هم مورد توجه آن قرار دارند.تعریف بسیار ساده‌ای که از تفکر سیستم می‌توان ارائه کرد این است که اگر کل جهان را به شکل یک پازل در نظر بگیریم، هر تکه آن بخشی از دنیای پیرامون ماست. تفکر سیستمی به ما یاد می‌دهد که به‌جای توجه به یک قطعه، چطور این قطعات را کنار هم بچینیم و ارتباط بین آنها را کشف کنیم. درواقع شما می‌توانید به کمک تفکر سیستمی از ماهیت جزئیات، نحوه اتصال آنها به هم و ارتباط آنها با یکدیگر مطلع شوید تا راحت‌تر مشکلات را شناسایی کرده و با شناخت درست و به کمک ابزارها تصمیم‌گیری درستی داشته باشید.

تفکر سیستمی چیست؟

تفاوت تفکر سیستمی با تفکر مکانیستی

منطق کلی تفکر سیستمی در نظر گرفتن کل از جزء است؛ به عبارت بهتر باید گف سیستم کل از تشکیل شده از جزئیات است و این جزئیات هستند که خاصیت کل را می‌سازند. با این وجود اما تفکر مکانیستی مبتنی‌بر جزئیات بوده و جزئی‌نگر است، درواقع تجزیه‌گرایی نشان‌دهنده انتقال خاصیت کل به جزئیات است. تفاوتی که بین تفکرات وجود دارد دقیقا همین نکته است، تفکر سیستمی برعکس تفکر مکانیستی این استراتژی را رد می‌کند و این‌طور اعلام می‌کند که هر جزئی لزوما تمام خصوصیات سیستم کل را ندارد. این مسئله نشان‌می‌دهد که اجزا با خصوصیات منحصربفرد و مرتبط با هم یک کل منسجم را تشکیل ‌می‌دهند و نیازی به بررسی ویژگی‌های هر جزء برای رسیدن به خصوصیات کلی سیستم نیست. در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که هر سیستمی قابلیت تجزیه به اجزای مستقل را ندارد چرا که با این کار دیگر نمی‌توان به انتظارات اولیه از هدف اصلی دست پیدا کرد.

بیشتر بخوانید: هوش سازمانی چیست و چه تاثیری روی سازمان دارد؟

آموزش استفاده از تفکر سیستمی در سازمان

مدیران سازمان‌ها با کمک تفکر سیستمی می‌توانند مشکلات را شناسایی کنند و با پیش‌بینی نتایج، اهداف را شکل داده و کسب و کارشان را تحت کنترل خود بگیرند. هدف استفاده از تفکر سیستمی در سازمان‌ها درک رفتار یک فرآیند کلیدی است. حال قصد داریم شما را نحوه استفاده از تفکر سیستمی در سازمان‌ها آشنا کنیم. برای این کار باید طبق مراحل زیر پیش بروید:
1. مشکلات را شناسایی کنید: اولین قدم در اجرای تفکر سیستمی تحلیل و شناسایی مشکلات است، اما این تحلیل باید به‌صورت کلی باشد. در این بررسی جزئیات مدنظر نیستند بلکه شما باید تاثیر تغییر در فرآیندهای یک مرحله را به‌طور کلی مورد بررسی قرار دهید.
2. معیارهای منتخب را مشخص کنید: در تفکر سیستمی نباید دنبال مقصر باشید و باید معیارهای مناسبی برای کنترل شرایط سازمان در نظر بگیرید. بیشتر مشکلاتی در سازمان‌ها ایجاد می‌شوند، دلیلی به‌جز نبود سیستم کاری مناسب ندارد و برای آن هم باید دنبال راه‌حل‌های دائمی بود.
3. از مدل‌سازی در سازمان استفاده کنید: نمودار و شبیه‌سازی آماری کمک بزرگی برای مدل‌سازی رفتارهای سیستمی در سازمان است. اطلاعاتی که از این راه به‌دست می‌آورید، امکان پیش‌بینی اتفاقات آینده را برای شما راحت‌تر می‌کند.

آموزش استفاده از تفکر سیستمی در سازمان

تفکر سیستمی چه کاربردی دارد؟

کاربرد اصلی تفکر سیستمی حل مسائل پیچیده است. از آن‌جایی که آسیب رسیدن به هر جزء از سیستم باعث از کار افتادن بخش یا کل آن سیستم می‌شود، تفکر سیستمی موجب حفظ تعامل و تعادل در سیستم شده و از بروز مشکلات جدی در سازمان جلوگیری می‌کند. از کاربردهای تفکر سیستمی در سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کشف منبع مشکلات در سازمان
  • ایجاد تعادل بین دیدگاه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت
  • بررسی تاثیرات انواع فاکتورهای قابل اندازه‌گیری و غیرقابل‌اندازه‌گیری در سازمان
  • تشخیص ماهیت پویا در سازمان
  • تشخیص پیچیدگی‌ها و وابستگی‌های سیستم‌ها به همدیگر
بیشتر بخوانید: هوش سازمانی چیست و چه تاثیری روی سازمان دارد؟

مزایای استفاده از تفکر سیستمی در سازمان

استفاده از تفکر سیستمی توسط مدیران سازمانی باعث می‌شود که آنها بتوانند دلایل اصلی مشکلات را با دقت بیشتری شناسایی کنند. با کمک این نوع تفکر می‌توان از تکرار مشکلات و درگیری با چالش‌های پرخطر جلوگیری کرد. مزایایی که می‌توان برای استفاده از تفکر سیستمی در مدیریت سازمان در نظر گرفت عبارتند از:

  • تشخیص ارتباط بین اجزای سازمانی
  • بهبود تصمیم‌گیری
  • درک نحوه تعامل بخش‌های مختلف سیستم
  • مدیریت پیچیدگی‌ها
  • تحلیل تاثیرات جانبی
  • تعامل با سایر سیستم‌ها

تفکر سیستمی با کمک با ابزارها و فرآیندهایی که دارد، به یک روش قدرتمند برای حل مسائل سازمانی تبدیل شده است. با مشاهده رویکردهای‌تفکر سیستمی می‌توان نتیجه گرفت وابستگی اجزای سیستم‌ها به یکدیگر طوری است که تغییرات محیطی، زمانی، مکانی و… نمی‌تواند باعث ایجاد مشکل در این ارتباط و وابستگی شود. زمان که مشکلات پیچیده می‌شوند، تفکر سازمانی آنها را شناسایی کرده و راه‌حل‌هایشان را معرفی می‌کند. استفاده از تفکر سیستمی تاثیر زیادی در نوین‌سازی سیستم‌های تجاری شما دارد. وقتی با کمک تفکر سیستمی تاثیرات جانبی را شناسایی کنید، می‌توانید از بروز اتفاقات غیرمنتظره در سازمان جلوگیری کنید، مباحث را به‌صورت جامع بررسی کرده و راه‌حل های بهینه ارائه کنید.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *